سایتicon
متفرقه - سایت حقوقی قانون ایران + www.LawIran.ir
سفارش تبلیغ
صبا ویژن

دانلود کتابهای دوران دبیرستان-رشته های انسانی-ریاضی و علوم تجربی
کتابهای نظری سالهای دوم و سوم رشته انسانی

عربی 2

جغرافیا 1

تاریخ ایران و جهان 1

اقتصاد 2

ادبیات فارسی 3

زبان فارسی 3

عربی 3

ریاضی
ادامه مطلب...


نویسنده : محمد قدرتی
 
تاریخ : سه شنبه 87/9/19
نمایش تصویر در وضیعت عادی



نویسنده : محمد قدرتی
 
تاریخ : پنج شنبه 87/9/7

غالب فرانسویان احساس می کنند که با سایر ابنای بشر، تفاوت  ذاتی ای را دارند‏ این احساس با پسوند «اصیل» که در واژگان عمومی فرانسویان برای هر شهروند فرانسوی به کار می رود ابزار می شود. برای مثال ، مهاجرینِ ِ اتباع فرانسه اگرچه تابعیت فرانسوی دارند و می بایست از تمامی مزایای دولت فرانسه به عنوان استاندارد جهانی حقوق شهروندی و سیاسی بهره مند شوند (رفتار ملی: le comportement national) ولی عملاَ چون یک فرانسوی اصیل نیستند متحمل تبعیض های شغلی، تحصیلی، اقامتی و حتی فرهنگی بسیاری شده وهستند.1

 نژادپرستی عمومی در فرانسه‏ عمیقاًًًًًًًٌٍَُِ به دو واژه خارجی ستیزی (xenophobie) و اسلام ستیزی (islamphobie) گره خورده است. 2 و البته پیش از آنکه این نژادپرستی به خارجیان صدمه برساند، مسلمانان را دچار تبعیض و خشونت و محرومیت کرده است چون مسلمانان دارای هویت اجتماعی معین و ارزشی هستند و هویت فرهنگی- اجتماعی آنها مانع آن شده است تا همانند سایر خارجیان،‌در جامعه و فرهنگ غربی- علی الخصوص فرانسه- هضم شده3 و غربی شوند. چنین مشکلی که موجب شده تا دادگاههای حقوق بشر آراء متعددی را علیه سازمانهای و دولت فرانسه صادر کنند و به تبع دولت فرانسه را مجبور کنند تا در زمینه ی تبعیض زدایی دست به تحرکاتی دست بزند. اولین گام دولت فرانسه که از قرن 19 م. داعیه دار حقوق بشر و شهروندی بوده است، در 16 می 2000 میلادی بود که «مرکز تلفن رایگان 114» ‌را ایجاد کند تا از طرفی موارد نژاد پرستی و تهاجم های خشونت بار را ثبت کند و از طرفی سریعاَ مقامات مربوطه را مطلع کرده و راساَ پرونده قضایی را در دادگستری تشکیل داده و پیگیری کند. اما ظرف کمتر از 1 سال، مرکز حقوق بشر فرانسه (LDH) که بیش از 40 سال به بررسی نقض حقوق بشر در فرانسه می پردازد اعلام کرد «گزارشهای مرکز 114‏ تبعیض آمیز و نژادپرستانه است» همچنین مرکز حقوق بشر فرانسه ادامه می دهد که « تنها 20% از خشونتهای نژادی ثبت شده است» ؛ بعد از گزارش مرکز حقوق بشر فرانسه‏ معاون مرکز امداد نژادی( Sos-Racisme) نیز تصریح کرد که «مرکز 114 محل امن نژادپرستان است». در ابتدای سال 2002‏ کمیسیون ملی مشاوره حقوق بشر (CNCDH) ‏ بیلان کاری مرکز 114 را به باد تمسخر گرفته و آنرا غیرقابل دفاع دانست. این کمیسیون آمار یک سال اخیر خود را در مورد خشونتهای نژادی‏ در خط آستانه بحران ذکر می کند، در حالی که بر مبنای بیلان مرکز 114، مسئله نژادپرستی در فرانسه، طبیعی و در وضعیت کنترل اعلام می شود. دولت ژاک شیراک در تعارض گزارهاش منتشر شده، گزارش مرکز 114 را تایید می کند تا همچنان مسئله نژادپرستی در فرانسه مسکوت و در سطح بین المللی بحران سیاسی- حقوقی ایجاد نشود به علاوه که آمار رسمی واقعی، می توانست مسئله را در داخل فرانسه بحرانی تر کند. وضعیت نژادپرستی کماکان در فرانسه بحرانی تر می شد تا اینکه در ژانویه 2002، بیش از 100 مورد خشونت جنسی- نژادی علیه کودکان خارجی  در فرانسه توسط موسسه حقوق بشر فرانسه (IDH) اعلام شد، این خبر به سرعت توسط رسانه های دولت جمهوری سانسور و به یک داستان ساختگی از تجاوز 3 عرب و سه سیاه پوست به یک زن یهودی تبذیل گشت ، که البته بعدها با تحقیقات پلیس کذب بودن داستان و خبرسازی رسانه ها آشکار شد .

 از 9 نوجوان مسلمان شهر کلیشی- سو- بوا (Clich-sous-bois) 4 که به سمت زمین فوتبال می رفتند ، 5 تای آنها به علت کنجکاوی کودکانه وارد ساختمان نیمه ساخته ای می شوند ، در این هنگام به پلیس ویژه اطلاع داده می شود که  «چندین کودک و نوجوان مهاجر مسلمان وارد ملکی شده اند» پلیس مسلحانه وارد صحنه شده و به تعقیب مسلحانه آنها می پردازد، 2 نفر از آنها در میان اتومبیل ها مخفی می شوند و پلیس در یک تعقیب و گریز، 3 نوجوان دیگر را به سمت ترانسفورماتور فشار قوی (DEF) می راند، سه نوجوان 15، 17 و 21 ساله از دیوار 5/2 متری ترانسفور ماتور بالا رفته و پلیس هم حادثه را مشاهده می کرد و با وجود اطلاع از خطر حتمی الوقوع برای آنها ، بدون انجام وظایف خود در این گونه موارد ، محل را ترک می کنند .  از 3 نوجوان، 2 تای آنها به نام زیاد بنا و بنو تراوره 17 و 15 ساله به شدت سوخته و کمتر از 24 ساعت فوت می کنند و نوجوان سوم نیز دچار 10 درصد سوختگی شدید می شود.5  این عمل پلیس که مطابق قوانین فرانسه جرم بود6 ، خشم مردم شهر کلیشی- سو- بوا را برانگیخته و موجب تظاهرات مردمی می شود. درجواب مردم معترض، دبیر کل فرمانداری شهر، جان میشل بونت J.M.Bont اعلام می کند که «پلیس اصلاَ ‌نوجوانی که وارد ترانسفورماتور شود را تعقیب نکرده است» . روز بعد روزنامه لُ پاریزین Le Parisien- تمام مکالمات پلیس را از تعقیب 3 کودک را منتشر می کند و این خود دامنه اعتراضات را از کلیشی - سو- بوا به سایر شهرهای حومه ای فرانسه، که در مجموع 170 شهر می شدند، کشاند. این اعتراضات که از یک سو دولت و گروههای نژادپرست (همچون جبهه ملی، فرانسه پاک و ....) از آن سود بردند و از سوی دیگر دست مایه ای شد که دولت های اروپایی- آمریکایی چهره مسلمانان را ، قانون شکن و خشونت طلب نشان بدهند، سه هفته به طول انجامید. دو عامل دیگر که در به اوج رسانیدن بحران ها و آشوبها موثر بودند، حمله پلیس ویژه به مسجد بلال در شهر کلیشی- سو- بوا در 31 اکتبر بوسیله گاز اشکاور و اظهارات نیکلاس سارکوزی- N.Sarkosy -  ، وزیر کشور یهودی تبار و صهیونیست فرانسه بود، که ضمن تایید تعقیب سه نوجوان، آنها را به همراه سایر افرادی که موجب اعتراض شدند «اراذل و اوباش» نامید.7 البته نیکوماس سارکوزی که به یک معنا خود به اعتراضات دامن می زد تا خود را به عنوان مرد قدرتمند فرانسه (مشت آهنین) نشان دهد، توانست برای انتخابات ریاست جمهوری 2007، از خلال این آشوبها،محبوبیت خود را از 46 به 70 درصد برساند و جبهه ملی (که حزب نژادپرست فرانسه محسوب می شود) به رهبری ژان ماری لوپن نیز محبوبیت خود را از 16 به 21  درصد ارتقا دهد. و همه این اعتراضات با یک سیاست صهیونیستی بر علیه خود مهاجران و مسلمانان و به نفع نژادپرستان و دولت فرانسه، علی الخصوص سارکوزی تمام شود. که این خود از یک رو نشان می دهد که فرانسه نه مهد تمدن است و نه آزادی و از طرف دیگر، دولت فرانسه یک دولت نژادپرست صهیونیستی است که پله های آزادی و تمدن در آن با یک چنین بحران هایی استوارتر می شود  .   پانوشت:1 - 4 نوامبر 2005، پایگاه سوسیال دموکرات لاییک: «مدل جامعه و دولت فرانسه» برابری فرصتها»‌و نفی تبعیض ها» را قبول نمی کند و در پی تحمل خشونت،و تبعیض مکر کاری- تحصیلی- فرهنگی به مهاجرین است.

2 - رسانه های فرانسوی، مخصوصاَ رسانه های صهیونیستی، همچون مجله و روزنامه لیبراسیون (..) همواره در صفحات حوادث؛ خشونت و بحران را به حومه های شهری () و مهاجرین مسلمان این مناطق نسبت دهند .3 - همگرایی و جذب کامل () ، قانون 9 دسامبر 1905 لائیسته فرانسه که دولت را موظف می کند تا نشانه های مذهبی را در ساختار دولتی و شهری- شهروندی- از بین ببرد و در این مسیر یک همگرایی کامل را ایجاد کند.5 - در فرانسه، زیر 18 سال، کودک محسوب شده و پلیس حق تعقیب مسلحاتنه ندارد به علاوه تعقیب مسلحانه، مطابق قانون جزای جدید فرانسه، مصداق جرم «به خطر انداختن دیگری» محسوب می شود و چون پلیس مانع از ورود کودکان به ترانسفورماتور نشده یا حداقل فوراَ اقدام به خروج آنها نکرده، مرتکب جرم «عدم کمک به کودکان» شده است. (به نقل از وکیل دو نوجوان، جان پیر میگنارد




نویسنده : محمد قدرتی
جرج جرداق حدود سال 1926 میلادی در جدیده مرجعیون واقع در جنوب لبنان در یک خانواده مسیحی چشم به جهان گشود. پدر و مادرش منتسب به یک قبیله یمنی بادیه نشین بودند و نسبت به مسائل فرهنگی، علمی و ادبی و آموزش اهتمام خاصی داشتند. آنان به حضرت علی (ع) بسیار ارادت می‏ورزیدند و بر سر درب خانه خود، سنگی را نصب کرده بودند، که روی آن جمله لا فتی الا علی، لا سیف الا ذوالفقار حک شده بود. برادر بزرگش به نام فواد جرداق شاعر و زبان شناس بزرگ لبنان بود، که تالیفات زیادی دارد.
جرج جرداق دوره ابتدایی را در شهر خود به پایان رسانید، سپس به بیروت که یکی از مراکز مهم آموزش عربی محسوب می‏شد، عزیمت نمود. او با نبوغ ذاتی، علاقه و شوق به کسب علم و تلاش شبانه روزی، پیشرفت فوق‏العاده‏ای در تحصیل داشت.
از دوازده سالگی با تشویق برادر بزرگش به مطالعه نهج البلاغه پرداخت و بخش‏های زیادی از این کتاب را حفظ کرد. جرج جرداق در سنین کودکی همواره با قرآن و نهج البلاغه مانوس بود و مدام آنها را مطالعه می‏کرد.
بیش از سیزده سال نداشت، که اولین اثر خود را به صورت نمایشنامه‏ای منظوم، در رابطه با آداب دوستی نوشت.
در سن هفده سالگی که در دبیرستان تحصیل می‏کرد، کتابی تحت عنوان عن الموسیقی و کتاب دیگری به نام الفیلسوف نوشت و منتشر ساخت. این کتاب‏ها مورد استقبال بسیاری از نویسندگان برجسته عرب، مثل دکتر طه حسین قرار گرفت و به عنوان کتاب درسی برای دانشجویان دوره‏های عالی کشور مصر تعیین شد.
جرج جرداق بعد از پایان تحصیلات، تدریس ادبیات و فلسفه اسلامی را در دانشگاه بیروت بر عهده گرفت و ضمن تدریس به عنوان نویسنده با مطبوعات عربی و هم چنین با رادیو تلویزیون لبنان همکاری داشت. علاوه بر این شعر می‏سرود و اشعارش از حیث زیبایی، وزن و موسیقی ممتاز بود، به طوری که بسیاری از خوانندگان مشهور عرب، اشعار جرج جرداق را برای آوازهای معروف و ماندگار خود بر می‏گزیدند.
جرج جرداق در نویسندگی روش تازه‏ای انتخاب کرد، که از لحاظ ظرافت، تصویرگری، عمق و تاثیرگذاری، شیوه‏ای جدید و تازه بود و به همین دلیل است که بسیاری از آثار این نویسنده توانا، به زبان‏های دیگر ترجمه و منتشر شده است.
این استاد آزاده علاوه بر مقالات علمی و برنامه‏های رادیویی و تلویزیونی، بیش از سی کتاب ارزشمند تالیف کرده است. کتاب‏های جرج جرداق متنوع و در زمینه‏های قصه، تاریخ، هنرهای نمایشی، نقد و بررسی، مفاسد آمریکا و دو مجموعه شعر می‏باشد.
یکی از مهم‏ترین آثار جرج جرداق که آن را در 28 سالگی نوشته کتاب امام علی، صدای عدالت انسانی است، که در سال 1958 میلادی انتشار یافت. این کتاب در پنج جلد تدوین گردیده است و انتشار آن به عنوان یک حادثه عظیم در جهان اندیشه اسلامی، نظر بزرگان شیعه و سنی را به خود جلب نمود.
استاد توفیق ابراهیم درباره این کتاب می‏نویسد:
این کتاب عالی‏ترین شاهکاری است، که به جهان عرب اهداء گردیده و بزرگترین خدمتی است، که به لبنان و میراث عرب شده است.
هنگامی که از جرج جرداق سوال می‏کنند، که انگیزه‏اش از تالیف این کتاب چه بوده؟ وی پاسخ می‏دهد:
من معتقدم که اختلاف زیادی بین اسلام و مسیحیت وجود ندارد، انسانیت، همه ادیان را در یک نقطه جمع می‏کند. همه ادیان در واقع یک دین هستند و اختلاف بین ادیان، در حقیقت ناشی از اختلاف زمانی و شرائط حاکم بر زمان‏های مختلف است. او ادامه می‏دهد:
در دوران کودکی موقعی که از مدرسه خارج می‏شدم، زیر درخت بلوط می‏نشستم و به حفظ کردن سوره‏های قرآن و خطبه‏ها و مواعظ امام علی (ع) می‏پرداختم، با چنین حال و هوایی چگونه می‏توانستم، درباره نهج البلاغه چیزی ننویسم، در حالی که قانون اساسی دل‏انگیز نهج البلاغه، مهم‏ترین متون فلسفی و ادبی عرب را که هر دانشجویی به آن نیاز دارد، در خود جای داده است.
از آغاز تحصیل در مدرسه و دانشگاه، با این موضوع آشنا و مانوس بودم و دریافتم که علیرغم آن چه نویسندگان معروف مانند عفاد و دیگران درباره امام علی (ع) نوشته‏اند، درباره زندگی امام علی (ع) تحقیق برجسته‏ای انجام نگرفته و نویسندگان تنها به اثبات حقانیت او در ولایت و خلافت پرداخته‏اند، لذا این انگیزه در من بوجود آمد که درباره نهج البلاغه فکر کنم و به چیزی که دیگران، از پرداختن به آن باز مانده‏اند، بپردازم و...
بعضی از آثار جرج جرداق، درباره حضرت علی (ع) و نهج البلاغه، که به زبان فارسی ترجمه شده است عبارتند از:
1 - امام علی (ع) صدای عدالت انسانی، توسط سید هادی خسروشاهی و مرحوم استاد مصطفی زمانی در شش جلد.
2 - شگفتی‏های نهج البلاغه، توسط فخرالدین حجازی.
این دانشمند متعهد و آزاداندیش، هم اکنون در منطقه شرقی بیروت زندگی می‏کند، منطقه‏ای که به عنوان یک منطقه بسته مسیحی، معبر هیچ مسلمانی نمی‏باشد، شخصیت بزرگی را در دل خویش پرورش داده است، که حقیقت جوئی، همه مرزها را در برابرش فرو ریخته است. جنگ ویرانگر سال‏های اخیر بیروت، این پایگاه فرهنگی و ادب عرب را به ویرانه‏ای مبدل کرده و بیروت شرقی و غربی را با حصاری خونین، از هم جدا ساخته است، اما در وراء همین مظلومیت هایی که بر مسلمانان رفته، چشمه هایی از انصاف و عشق، در دل جرج جرداق‏ها تراویده است، که علی (ع) را چونان خورشیدی می‏بینند، که بر همه انسان‏ها لازم است، از پرتو نور و حرارتش بهره گیرند و گرم شوند.
جرج جرداق درباره امام خمینی (ره) می‏نویسد:
در عظمت شخصیت این بزرگ، هیچ تردیدی ندارم، در واقع ایشان با ویژگی‏های بارز خویش، جهان اسلام و عرب را، با اقدامات آزادی خواهانه و نهضت اسلامی خود، که اینک همه پایتخت‏های جهان اسلام و عرب را درنوردیده، تحت تاثیر قرار داده است.
امام خمینی (ره) نیروی عظیمی در ایجاد خود باوری در انسان‏ها بودند. او اندیشه‏ای آزاد و گسترده داشت، که ملت و امتی را در جهت برقراری حکومت عدل الهی رهنمون ساخت.
امام خمینی (ره) در مدت کوتاهی توانست میراث عظیمی از خاطرات، عواطف، آمادگی‏ها و روحیات انقلابی به یادگار گذارد.
تعدادی دیگر از آثار و داستانهای تاریخی جرج جرداق، عبارتند از:
1 - ابونواس.
2 - آوارگان.
3 - اسطوره عرب.
4 - داستانها و دختر شیطان.
5 - درباره شعر ادبی.
6 - شیطان در پرده.
7 - صلاح الدین.
8 - عرب و اسلام.
9 - فتنه‏های پاریس.
10 - قصیده‏ها و یاران.
11 - قطره‏ها و کاخها.
12 - قلب شیر.



نویسنده : محمد قدرتی
 
تاریخ : چهارشنبه 87/8/15


همه این آرم را می شناسیم. آرم شرکت نوشابه ی کوکاکولا هست


 و حالا اگه برعکس بشه چی؟؟؟... کمی دقت کنی نوشته العیاذ بالله(( لا محمد لا مکه))



اگه فکر می کنید اتفاقیه به این نکته توجه کنید که چرا سومین C ( در کلمه Cola ) این قدر کشیده شده و پیچ خورده تا حرف ‌‌{ ک } درست در بیاید .


و این هم شرکت پپسیه آمریکا



الکی اسمشو این که نذاشتن قصه داره طولانی


pay each penny save israel


یعنی: هر پنی[کوچکترین واحد پول در آمریکا و انگلیس] را بپردازید تا برای اسرائیل ذخیره شود!!!


بله هر ریال از پول من و شما برای اسرائیل ذخیره می شود.


نمی دانم بخندم یا گریه کنم، فقط بیایید کمی بیشتر فکر کنیم و ببینیم چگونه باید عمل نماییم.


 آیا از این به بعد باید با شعار مرگ بر آمریکا، کوکاکولا و پپسی کولا بنوشیم؟!؟!؟




نویسنده : محمد قدرتی

محمد قدرتی

محمد قدرتی LawIran.ir

href="http://www.Lawiran.ir">آدرس ما را به خاطر بسپارید

قانون ایران

www.LawIran.ir     کاربر گرامی از اینکه سایت ما را انتخاب نموده اید کمال تشکر را داریم www.LawIran.ir